رمز دوربین
تاریخ دوستی فریبرز و بهناز رمز دوربین است .طبق صحبت های خواهر فریبرز آن ها باهم تابستان فصل گذشته دوست شدند.
در وبلاگ بهناز هم می فهمیم که 56 اُمین روز فصل باهم دوست شدند و از طرفی اکنون سال 1400 ( طبق گزارشات پلیس) است پس تاریخ دوستی : 1399/05/25 و رمز 13990525 است
رمز موبایل طلوع
اگر به فیلم موجود در گوشی شهریار دقت کنید متوجه می شوید طلوع گوشی خودرا باز می کند و دست اورا تعقیب کنید به رمز 2580 می رسید. از طرفی از طریق صدای دکمه های که وارد می کند و مطابقت آن با صدای دکمه های گوشی خود می توانید به 2580 برسید.
مقاله ی خانوم طولایی
با توجه به تعداد مقاله های زیاد خانوم تولایی باید کتابی که آن 7 جوان ازش استفاده کرده اند ، را پیدا کنید . از طریق رسید موجود، آدرس اینستاگرام ، مطابقت کتاب سوخته با کتاب سالم موجود در هایلایت پیج gerinousshop متوجه می شوید که اسم کتاب demonic rules است.
از طریق محتویات مقاله و وب سایت انتهای آن ( توضیحات استادِ تولایی) متوجه داستان شده و با برگه ی باقی مانده از کتاب demonic rules و عکسی که شماره گذاری شده در عکس های دوربین فریبرز به ضد طلسم می رسیم.
برگه ی دو ستاره
آنرا روی عکس شماره گذاری شده در دوربین فریبرز می گذارید و اعداد درون دایره را دنبال می کنید و سپس با کلمات درون مقاله ی خانوم تولایی به ضد طلسم ( برعکس نام میزبان اول فریاد – سینه میزبان آخر خنجر نقره) می رسید.
برای بدست آوردن ضد طلسم هر دایره حکم یک خط را دارد و عدد داخل آن، به ترتیبش از راست به چپ اشاره می کند.
نام قاتل و اسمی که فریاد زده شود
با توجه به توضیحات خانوم تولایی ، استاد وی و طبق گفته ی رضا خوشنامی که مهدی خدایی دم در آشپزخانه افتاده است ولی پلیس ها مهدی خدایی را در پذیرایی یافتند ( مهدی خدایی ابتدا توسط شیطان دم در آشپز خانه کشته شده سپس بلند شده و بقیه را به قتل رسانده است) می فهمید که مهدی خدایی میزبان اول است که برعکس نام او می شود ((ییادخیدهم))
مکان میزبان آخر
با توجه به روزنامه که متراژ خانه 200 متر ولی متراژ حال حاضر خانه کمتر از 200 متر می باشد می فهمید که خانه کوچک شده است و یک فضایی وجود دارد که کسی آنرا نمی بیند.
از طرفی نمادهای داخل عکس همگی به نحو ی به شکل “L ” اشاره می کنند ( نماد تشکیل شده در حین مراسم طبق گفته ی استادِ تولایی) پس تنها نقطه ای که قابل مشاهده نیست و مهدی ، بهناز را پنهان کرده است 2G می باشد.
دو کلمه ی آخر
برای جلوگیری از اینکه اهریمن آزاد شود باید خنجر نقره را در بدن میزبان آخر فروکنید که به اختصار دو کلمه ی ( خنجر نقره ) که در ضد طلسم برگه ی دو ستاره آمده جواب نهایی است.
نکات تکمیلی
بعد از خوندن این متن حتما قسمت راهنمایی رو هم مطالعه کنید تا اگر نکته ای پنهان مانده بودمتوجه آن شوید.
رضا خوشنامی برای اینکه مادر خودرا نجات دهد(این انگیزه را از ویسی که به مادرش داده میتوان فهمید) ،دوستان خود را که کم و بیش اهل انجام همچین کارهایی هستند را جمع میکند تا بتواند کاری راکه میخواهد انجام دهد.
مادر وی سال ها پیش با دوستان خود همین مراسم را در آن خانه انجام داده بود که بعد از کشته شدن دوستانش توسط خرافکل توانسته بود فرار کند (روزنامه).اما بخاطر تاثیر نیروی خرافکل روی روح وروانش ، نیمه تسخیر شده بود.رضا که در تلاش نجات مادرش بود ،ناخواسته در این مسیر می افتد و دوستانی پیدا می کند .
رضا بعد از مدتها تحقیق میتواند بفهمد که حدودا چه اتفاق هایی افتاده است اما دوست ندارد که کسی نیت اورا بفهمد.
او میداند که خرافکل ۱۳ نفر کشته میخواهد که ۸ تن ازین کشته ها در سال ۹۲ رخ داده است.مادر او تنها زمانی به ارامشمی رسد که خرافکل صاحب جسم شود.چراکه جسم و روح مادر او به علت حضور در مراسم و فرار از آن درگیر خرافکل است.
پس ۵ نفر دیگر باقی میمانند که برای محکم کاری یک نفر اضافه هم میبرد.
مهدی خدایی هم که کتاب را می خواند بیشترین شانس را برای میزبان اول شدن را دارد (توی دوره ی ۱۲ ساعته میزبان اول باید مذکر باشد )
بعد از مراسم هم در کابینت پنهان می شود تا مطمئن شود که ۵ نفر حتما میمیرند.
در واقع می توان گفت همه ی این اتفاق ها زیر سر رضا است اما جسم مهدی خدایی که توسط خرافکل تسخیر شده است دست به انجام این قتل ها میزند.
مهدی خدایی هم بعد از تسخیر شدن به اشپزخانه می رود تا با چاقو خودش را بکشد تا جسمش در اختیار خرافکل برای قتل های بعدی قرار دهد.درست جلوی در اشپزخانه دست به خودکشی میزند(نقطه ی اول الگوی L) سپس نیمه ی روح خرافکل در او دمیده می شود ، دست به کشتن بقیه میزند و انهارا به محل الگوی خود می کشاند.
درست زمانی که بهناز را نیمه جان رها میکند تا ۱۲ ساعت بعد با ملحق شدن روحش به او بتواند صاحب جسم شود،پلیس ها میرسند و خود را به بیهوشی می زند.