پرونده وحشت روانشناختی سایلنت هیل
پرونده وحشت روانشناختی سایلنت هیل
حقیقت آن چیزی نیست که تو می خواهی حقیقت آن چیزی است که وجود دارد.
همه چیز با یک نامه شروع می شود، نامه ای از همسرتان مری که شما را برای ملاقات با خود به شهر سایلنت هیل دعوت می کند.
اما چیزی که عجیب است این است که مری سه سال پیش مرده است.
پرونده ای پر از سکوت، وهم و خواب هایی آشفته
پرونده ترسناک نفرین
آخرین چیزی که دیدم، ساعت رو میزیم بود که دوازده و هفت دقیقه رو نشون می داد و این زمانی بود که اون داشت ناخن های بلند و پوسیده اش رو توی سینه ام فرو می کرد و با دست دیگه ش جلوی دهنم رو گرفته بود که صدام در نیاد یهو از خواب پریدم و روی تخت نشستم و خیالم راحت شد که خواب می دیدم که چشمم به ساعت رو میزیم افتاد...
۱۲:۰۶
در کمد دیواری با یه صدای آروم باز شد...